-
سالگرد ازدواج
جمعه 4 دی 1394 10:14
امروز سالگرد ازدواجمونه وای امروز یکی از بهترین روزای زندگیمه امروز روز یکی شدنه منو همسریه یادش بخیر چه زود گذشت این شش سال کلی برنامه دارم برا سوپرایز همسری بعدا میام مینویسم با کلی عکس اخر هفته خوبی داشته باشین
-
عکس +رمز و براتون گذاشتم هرکی نداشت بگه
یکشنبه 29 آذر 1394 07:19
-
سلام
شنبه 28 آذر 1394 08:09
سلام دوست جونیا من اومدم با کلی انرژی مثبت یلداتون پیشاپیش مبارک باشه امسال یلدا خونه مادر شوهر هستیم هر سال خونه خودمون بودیم ولی امسال همه میان اونجا 4 دی سالگرد ازدواجمونه هیچ کار نکردم دلم میخواد همسریو سوپرایز کنم به نظرتون کادو چی بخرم براش راستی عکسای که برا مجلس خواهر شوهری گرفته بودم و دیروز رفتم گرفتم خخخخخخ...
-
شرمنده همتونم
چهارشنبه 25 آذر 1394 07:40
دوستای گلم سلام شرمنده با حرفام نگرانتون کردم ببخشید حال روحیم خیلی خراب بود بعضی وقتا میشه که باورت نمیشه از نزدیکترین افراد زندگیت ضربه بخوری یه وقتایی یه زخمی به قلبت میزنن که باعث میشه زخمای کهنه دلتم سر باز کنه بفهمی نه اون کسی که این همه سال تو شبای قدر میبخشیدیش از ته دل نبوده بفهمی این همه سال دروغ و نیرنگ و...
-
ازت متنفرم روزگار نامرد
پنجشنبه 19 آذر 1394 21:42
خستم خیلی از همه از روزگار دلشکستم بیشتر اونی که فکر کنین ازت متنفرم دنیا از همه ادمایی که با دروغ و حقه بازی احساس ادمو به بازی میگیرن سخته ببینی ادمایی که نزدیکتن این جوری خردت کنن این جوری لهت کنن و از روت رد بشن دلم غم داره یه دنیا دلم گریه میخواد اونم زیادش یه بغض تو گلومه که داره خفم میکنه نمیتونم باور کنم عشق...
-
همسری میاد
یکشنبه 15 آذر 1394 08:02
وای باورم نمیشه تموم شد تنهاییم همسری فردا میرسه نمیتونم حالمو توصیف کنم مثل دیوونه هام همش نیشم تا بنا گوش بازه وای خدا یعنی من تونستم طاقت بیارم نمردم خخخخخخخ یه دنیا کار دارم فردا همسری برسه یه عالمه مهمون میریزه سرم مادر شوهری گفت بیاین خونه ما مهموناتونم بیان اینجا ولی قبول نکردم اخه خونه خودم راحترم بعدشم کلی...
-
سرگرمی + عکس
یکشنبه 8 آذر 1394 00:29
تنهایی این روزام باعث شده سرمو با کارای مختلف گرم کنم تا کمتر اذیت شم این چند روز که نبودم رفتن خونه مامانم اونجا شروع کردم گل درست کردن سرم حسابی شلوغ بود این چند روزه این دو تا گلدونو درست کردم یکی برا خودم یکی برا مامانم شاید قرمزه رو بردارم هنوز نیاوردم خونه نمیدونم کجا بذارم کلیک اینم درست کردم گذاشتم رو میز تی...
-
دلم گرفته
شنبه 30 آبان 1394 11:17
همسری رسیده نجف خوش به حالش چقد دلم هوایی شده چقد گریه کردم براش فک کنم تا بیاد دیوونه بشم تو خونه لباساشو میپوشم که حس کنم پیشمه لباسارو شستم دارم میذارم تو کمدهر لباسشو بغل میکنم کلی گریه میکنم دلم خیلی براش تنگ شده امروز اش پشت پا دارم درست میکنم انشالا سلامت برگرده. مرسی از دلداریهاتون دوستتون دارم تنها دلخوشیم...
-
تنهایی
پنجشنبه 28 آبان 1394 08:05
همسری رفت و من موندم یه دنیا حسرت و اشک و تنهایی حالم بده خیلی .قلبم داره میترکه نمیتونم تحمل کنم هنوز یک ساعت نمیشه رفته ولی انگار خیلی وقته ندیدمش هنوز گرمی لباش رو صورتمه عطر تنش تو خونس خدا جون همسری رو به خودت سپردم مواظبش باش خدایا بهم صبر بده تا بتونم دوریشو تحمل کنم بچه ها برا همسریم دعا کنین سلامت برگرده
-
دوری +تنهایی
شنبه 23 آبان 1394 09:56
قرار شده همسری پنج شنبه بره کربلا تا بعد از اربعین هم نمیاد حالا من موندم یه دنیا غصه و تنهایی تا همسری بره و برگرده تقریبا 17 روز میشه من تا حالا اینقد ازش دور نبودم اولین سفره همسریه چون میخواد پیاده بره میگه نمیشه با هم بریم راه طولانیه اذیت میشی انشالا دفه بعد چیکار کنم دارم دیوونه میشم از یه طرف دوری و تنهایی...
-
این روزا
چهارشنبه 20 آبان 1394 23:02
سلام دلم برا همتون تنگ شده وای که نمیدونین چقد خسته و کلافه شدم مادر شوهر گرامی از جمعه خونمون مهمونه خیلی سخته هر چند بنده خدا خیلی تو کارا کمکم میکنه بخوام جایی برم امیر علی رو نگه میداره اونروز حالم خوب نبود ظرفا رو شست جارو کشید ولی خو کلافه شدم از اینکه نمیتونم تو خونه خودم راحت باشم مثل قبل لباس بپوشم همسری میاد...
-
دعا
جمعه 15 آبان 1394 11:10
سرور جونم وقتی فهمیدم خیلی شوکه شدم انشالا حالش خوب میشه دوستای گلم برا ارامش دل سرور خانوادش خیلی دعا کنین زنداداشش تو کماست الان به دعای تک تک ما نیاز داره دعا کنین انشالا از این امتحان الهی سربلند بیرون بیان دعا کنین که ارامششو ن دوباره برگرده و زندگیشون حالت طبیعی بشه خیلی سخته وقتی عزیزی تو بیمارستان بستری و کاری...
-
من اومدم
چهارشنبه 6 آبان 1394 12:38
سلام دوست جونیا روضه هام تموم شد خیلی خوشحالم که تونستم تا روز اخر روضه بگیرم این چند روز مشغول نظافت بودم خواهر شوهری سفره ابوالفضل شو خونه ما انداخت میدونین وقتی مهمونی باشه بعدش کلی بریز بپاش و کثیفیه خونه م شده بود بازار شام بعد رفتن مهمونا خواهر شوهرا و جاریا ظرفا رو شستن و خشک کردن رفتن دستشون درد نکنه ولی خو...
-
سلامتی امام زمان عج
چهارشنبه 29 مهر 1394 14:46
دوستای گلم اگه تونستین به این وبلاگ یه سری بزنین اونجا برای سلامتی امام زمان صلوات جمع میکنن اگه تونستین تو ختم هفتگیش شرکت کنین التماس دعا http://robeensanyat.mihanblog.com/
-
عزاداری +عکس
چهارشنبه 29 مهر 1394 14:43
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مهر 1394 14:02
مرمر جان نمیتونم برات کامنت بذارم عزیزم خیلی نگرانتم کاشکی همه چی درست میشد میشد عین روز اول
-
محرم
پنجشنبه 23 مهر 1394 11:27
ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان و بهتون تسلیت میگم امروز اول محرم بود امام حسین این توفیق بهم داد که میزبان عزادارانش باشم نمیدونین چه حس و حال خوبیه که تو خونه خودت روضه بگیری وقتی خانوما همه با هم یا ابا عبدلله میگفتن یه حالی میشدم نمیتونم توصیفش کنم انشالا خدا کمکم کنه تا بتونم 10 روز تا عاشورا رو روضه بگیرم به...
-
ارزو بانو و خونه تکونی
چهارشنبه 22 مهر 1394 08:06
ببخشید که دیر اومدم اینو بگم که از کمر درد دارم میمیرم دیگه هیچ رمقی تو دستام نیست نمیدونم یهوی به سرم زد خونه تکونی کنم اونم اساسی فرشارو دادم قالی شویی به همسری هم گفتم شستن درو دیوار اشپزخونه با تو خودمم شروع کردم شستن پرده ها یه روز کامل وقتمو گرفت البته همسری طفلک همشو باز کرد برام بعدم نصبشون کرد یه روزمم به...
-
تولد+عیدی
یکشنبه 12 مهر 1394 07:37
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 مهر 1394 08:07
مرمر ادرستو ندارم برام ادرس بذار
-
عنوانم نمیاد
شنبه 11 مهر 1394 07:57
-
این چند روز
چهارشنبه 8 مهر 1394 07:23
اول از همه ببخشید دیر اومدم تقصیر من نبود واقعا سرم شلوغ بود خواهر شوهری بلاخره فارغ شد ما هم این چند روزه اونجا تشریف داشتیم خخخخخخخخخخ نی نی شون موهاش یکم قرمزه من اسمشو گذاشتم ان شرلی خواهر شوهری ناراحت شده که چرا ان شرلی صداش میزنی بهش میگم موهاشو رنگ کن تا بهش نگم البته روزای اول قرمزی موهاش بیشتر بود تو این چند...
-
تنهایی
شنبه 4 مهر 1394 07:47
اول از همه بگم دیروز صبح که بیدار شدم به همسری گفتم کمرم خوب شده تا لو نرم به شکنجه دچار بشم از 22 شهریور کلاسای همسری شروع شده بود ولی نرفت امروز رفت کلاس دیگه ظهرا برا ناهار نمیاد خونه حالا من چه جوری تنهایی ناهار بخورم بدتر از اون دیگه حوصله ندارم همسری نیست برا خودمون غذا درست کنم طفلی امیر علی همش باید این مدت...
-
مهمونی کنسل شد
پنجشنبه 2 مهر 1394 19:11
اول از همه بگم عیدتون مبارک چهارشنبه زنگ زدن که یکی از اقوام همسری فوت شده منم وسایلمو جمع کردم که بریم برا مراسم اخه مراسمشون تو شهرستان بود چهارشنبه رفتیم پنجشنبه ظهر هم سومش بود ناهار خوردیم حرکت کردیم سمت خونه به خواهر شوهری گفتم واقعا خستم یکم کمرم درد میکنه باشه هفته دیگه اخه خوردم زمین میخوام یکم استراحت کنم...
-
دوستای گلم کمک لطفا
سهشنبه 31 شهریور 1394 01:41
-
تولد
یکشنبه 29 شهریور 1394 13:58
-
رمزی میشود
یکشنبه 29 شهریور 1394 13:29
وای ببخشید که دیر اومدم اصلا نوشتنم نمیومد از این به بعد رمزی مینویسم هر کی رمز خواست بگه تا بهش رمز بدم چون امار بازدید با نظرا نمیخونه
-
اسباب کشی
چهارشنبه 25 شهریور 1394 11:09
منم اومدم اینجا خدا کنه همه باز همدیگه رو پیدا کنیم
-
سفرنامه 2
یکشنبه 18 مرداد 1394 08:39
-
سفرنامه 1
دوشنبه 12 مرداد 1394 08:37